بررسي واكنش ها ي افراد در طرحواره درماني

درباره وبلاگ
موضوعات

بررسي واكنش ها ي افراد در طرحواره درماني

مشاوره ی شکست عشقی با طرحواره درمانی

اگر بخواهم این مقاله را به عنوان طرحواره درمانی و کودک درون شروع کنم، این گونه می نویسم که تقریباً در همه جلسات طرحواره درمانی راجع به اهمیت نیازهای هیجانی صحبت می کنم. نیازهایی که اگر به آنها توجه نکنیم نه تنها آب به آسیاب طرحواره های فرزندانمان می ریزیم، بلکه موجب فعال‌تر شدن اسکیماهای خودمان نیز می شویم.

بنابر نظریه دکتر جفری یانگ و همچنین آموخته هایی که از استاد گرانقدرم دکتر حسن حمیدپور عزیز کسب کرده ام، تاکنون چهار نوع ذهنیت کودکانه شناسایی شده است. به نوعی می‌توانیم از ذهنیت های کودکانه تحت عنوان کودک یا کودک درون هم نام ببریم.

این ذهنیت ها عبارت اند از:

۱٫ ذهنیت کودک آسیب پذیر

۲٫ ذهنیت کودک عصبانی

۳٫ ذهنیت کودک تکانشی، بی انضباط یا بی ثبات

۴٫ ذهنیت کودک شاد یا سالم

افراد با توانایی بروز ذاتی همه این ذهنیت ها متولد می شوند؛ و به دنبال آن نحوه نگاه والدین به نیازهای هیجانی و همچنین رویدادهای دوران اولیه رشد، منجر به شکل گیری و یا سرکوب ذهنیت ها در کودکان می گردد.

اگر موافق باشید در این مقاله و مقاله های آتی به اختصار هر یک از این ذهنیت ها را توصیف کنیم.

ما معتقدیم مهمترین ذهنیت، مختص کودک آسیب پذیر یا همان ذهنیت آسیب پذیر است. چرا که عموم طرحواره ها را در خود جای داده است. فردی که کودک آسیب دیده اش فعال است، معمولا ناراحت و یا ترسیده است. احساس بیچارگی و درماندگی می‌کند. احتمالا این مراجع مانند همه کودکان و در واقع همه ما در سنین خردسالی برای بقا، نیاز به حضور والدین داشته تا به نیازهایش توجه کنند. اما متاسفانه در این ذهنیت به این نیاز توجهی نشده است یا در بهترین شرایط آن طور که باید به آن توجهی نشده است. (نیازی که در مقالات قبلی تحت عنوان نیاز دلبستگی ایمن از آن یاد کردیم).


معمولاً والدین با نحوه ارتباطی که با کودکان ایجاد می کنند، به چند شکل این ذهنیت را در فرزندان شان نهادینه می نمایند.

۱٫ پدر و مادر کودک خود را به مدت زیادی رها می‌کنند و یا تنها می گذارند. به نحوی که نه پاسخگو هستند و نه در دسترس.

(کودک رها شده) که طرحواره طرد رهاشدگی را رقم می‌زند.

۲٫ کودک را به باد سرزنش، تحقیر و انتقاد می گیرند. (کودک ناقص) که منجر به طرحواره نقص شرم می شود.

۳٫ از کودک سوء استفاده کرده و او را تنبیه می‌کنند. (کودک بدرفتاری شده) که منجر به طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری می شود. ۴٫کودک را از محبت یعنی آغوش، بوسه و نوازش محروم می کنند. به نوعی حمایت و همدلی را از فرزندانشان دریغ می‌نمایند. (کودک محروم) که طرحواره محرومیت هیجانی را رقم می‌زند.

در فرایند طرحواره درمانی باید به هر یک از این ذهنیت های کودکانه پرداخته شود. به نحوی که مراجع به این بینش برسد که باید نیازهای هیجانی را جدی بگیرد. او باید بتواند ابتدا به کمک درمانگر و سپس با تکیه بر بزرگسال سالمش در مسیر رشد کودک به سمت تربیت کودک شاد یا سالم حرکت کند.


(0) نظر

آسیب پذیری و راه های شناخت آن همراه با طرحواره درمانگر

در طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری که دکتر جفری یانگ در مجموعه طرحواره ها عنوان کرده اند، افراد اعتقاد راسخ دارند که در هر لحظه از زندگی آنان فاجعه غیر قابل کنترل و وحشتناک اتفاق خواهد افتاد. به عنوان مثال: ابتلا به بیماری غیر قابل علاج، بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، آتش سوزی، وقوع تصادف، بحران های روانی، دیوانه شدن و غیره. اضطراب آنان به قدری بالا می رود که ممکن است در حین رانندگی حتی اگر مسیرشان را گم کنند، متحمل حملات پانیک (وحشت زدگی، آسیمگی یا هراس شوند. حملات پانیک یک بیماری روانشناختی است که با نشانه های اضطرابی شدید مانند تپش قلب، تنگی نفس و تعریق خود را نشان می دهد. افکاری که این افراد را کنترل می‌کنند، معمولاً در حوزه ترس از مرگ و یا سکته قلبی می باشد).


طرحواره آسیب پذیری


ویژگی های افراد دارای طرحواره آسیب پذیری

این افراد به صورت افراطی و خودرای از داروهای آرامبخش استفاده می‌کنند. اگر راهکار مقابله آنان اجتناب باشد، از هر نوع فعالیتی که اضطراب شان را بالا می برد و یا طرحواره شان را فعال می کند دوری می کنند. مانند چکاپ پزشکی، رانندگی، مدیریت بحران ها، شرکت در کلاس های مدیریت بیماری و یا پیشگیری. افرادی که طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری دارند به صورت وسواس گونه درگیر آیین های وسواسی مانند رفتارهای ایمنی، می شوند. منظور از این رفتارها وابستگی افراطی به همراه بودن شخصی مورد اعتماد در کنار خودشان، همراه داشتن همیشگی شیشه داروهای آرام بخش، قمقمه آب و غیره است. به نحوی که اگر نباشند به شدت احساس اضطراب را تجربه خواهند کرد.


طرحواره آسیب پذیری


در فرایند طرحواره درمانی مشاهده می‌شود که طرحواره آسیب پذیری ارتباط تنگاتنگی با طرحواره نقص شرم و همچنین طرحواره رهاشدگی دارد. هدف طرحواره درمانی برای مراجعین این است که بتوانند از نظر شناختی(افزایش قدرت تفکر، مدیریت فکر و حل مساله)، احساسی(تنظیم هیجان) و رفتاری(جایگزین کردن راهکارهای کارامد) اضطراب خود را مدیریت کنند.

آنها باید توانایی مقابله با این حوادث را بهتر ارزیابی کرده و مهارت های خود را افزایش دهند. اگر آنها متوجه این موضوع شوند که اضطراب و ترس هایشان به شدت اغراق‌آمیز است، نشان‌دهنده تأثیرگذاری این شیوه درمانی است. در روان درمانی آنها متوجه خواهند شد که حتی اگر بحران به وجود آید، می‌توانند به صورت موثر و کارآمد آن را مدیریت نمایند.


اگر برایتان مهم است که در کنار خانواده، پدر و مادر، همسر و فرزندان؛ در محل کار کنار همکاران و دوستان وجهه عاطفی و اجتماعی خودتون رو حفظ کنید، پیشنهاد می کنم در کنار یک طرحواره درمانگر صاحب صلاحیت مهارت های زندگی را بیاموزید.


مازیار جلوه


زندگی خود را دوباره بیافرینید با بینش رویش رهایی


(0) نظر

شناخت کودک تنها پشت نقاب خودشیفتگی با طرحواره درمانی

به دلیل اینکه مهمترین نیازهای هیجانی افراد خودشیفته در دوران کودکی اغنا نشده است، از تنهایی و خلاء عمیقی رنج می برند.

آنها نه در ظاهر بلکه در لایه های عمیق شخصیتی خود احساس می کنند که لیاقت عشق و محبت را ندارند. در واقع طرحواره کودک تنها پشت نقاب خود‌شیفتگی حکایت حقیقتی طرحواره ای است که احساس عمیق دوست داشتنی نبودن را به آنان پیشکش می کند.

آنان تنهایی خود را در لوای زورگویی به خانواده، مسخره کردن دیگران، پشت چشم نازک کردن، بلند پروازی و یا آرزوهای بلند پروازانه مخفی می کنند.

اگر آشنایی مختصری با طرحواره درمانی داشته باشید، به خوبی متوجه می شوید که این گونه رفتارها، جبرانی است افراطی در مقابل احساس تنهایی عمیقی که در درون خود دارند.

از دیگر راهکارهایی که استفاده می‌کنند معیارهای سختگیرانه است که سخت گرفتار آن هستند. بسیاری از آنها کاملاً درگیر تفکرات صفر و یک هستند.


طرحواره کودک 


یا باید تمام و کمال در معرض توجه باشند و یا اینکه عددی نیستند! متوسط بودن برای آنان کاملاً بی معنی و خلاف ارزش است. شاید یکی از دلایل زیربنایی این موضوع انتظارات بالای پدر و مادر و پذیرش مشروط آنها در زمان کودکی باشد. هرگونه توجه، ابراز علاقه و بودنی منوط به بهترین شدن است.

متاسفانه موضوع دردناکی که اول برای مراجع و بعد برای درمانگرش قابل لمس است، اصرار بیش از اندازه برای به دست آوردن تایید والدین است؛ حتی اگر دردسرها و حال بدی آن را با تمام وجود تجربه کنند. شکوه و فغان کودک تنهای آنها زمانی فعال‌تر است که تایید لازم را در جنبه های مختلف زندگی از دست بدهند.


طرحواره کودک تنها 


مثلاً شکست های شغلی و کاری را تجربه کنند، تهدید به ترک همسر، رابطه یا خانواده شوند؛

شاهد موفقیت و شادی دیگران باشند؛

از کار اخراج شوند؛

از طرف افراد قابل تایید رد شوند؛

و یا به مریضی صعب العلاجی مبتلا شوند.

در فرایند طرحواره درمانی طرحواره درمانگر تلاش می‌کند تا ارتباط عمیقی با کودک تنهایش برقرار کند. در عین حال با برآورده کردن نیازهای هیجانی لازم تلاش می کند تا نقش بالغ حمایتگر را در او فعال تر نماید


(0) نظر

بهبود نقص شرم با طرحواره درمانگر

طرحواره دیگری که در کتب تخصصی وکتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید توضیح داده شده است، طرحواره نقص شرم است. بنابر نظر دکتر جفری یانگ مراجعینی که طرحواره نقص شرم دارند، معتقدند که ناقص، حقیر، بی ارزش یا دوست نداشتنی هستند. بنابراین در وجودشان احساس شرم و خجالت دارند. آنها اعتماد بنفس و عزت نفس خود را پایین ارزیابی می‌کنند. در صحبت‌هایی که طی طرحواره درمانی انجام می دهم آنها معمولا خود را عصبانی، نیازمند، تنبل، کسل‌کننده، اهمالکار، عجیب و غریب، چاق، ضعیف، لاغر، کوتاه یا دراز خطاب می کنند. ویژگی هایی که حقیقتاً وجود ندارند و یا اگر وجود دارند به این شدت دیده نمی شوند. نسبت به کارهایی که انتظار انجام آن را دارند، ولی انجام نمی‌دهند، سخت احساس بی کفایتی می‌کنند. به دلیل اینکه می ترسند مبادا نقص هایشان برملا شود، از برقراری رابطه با دیگران اجتناب می‌کنند. اعتقاد دارند هنگام برقراری رابطه با دیگران ممکن است هر لحظه مردم نقص های آن را ببینند و این حادثه منجر به شرمندگی آنان شود. نه در همه مواقع، اما در اکثر موقعیت ها خودشان را دست کم می گیرند و به دیگران اجازه می‌دهند که با آنها بدرفتاری کنند. به دلیل اینکه در دوران کودکی مورد تحقیر، توهین، تمسخر و سرزنش قرار گرفته اند، حساسیت زیادی به انتقاد یا طرد نشان می دهند. غمگینی عصبانیت و اضطراب آنها بستگی به نوع مقابله‌ای دارد که هر یک از افراد دچار این طرح واره برای خود انتخاب می کنند . آنها احساس می کنند به دلیل نقصی که دارند، مستحق سرزنش و تحقیر هستند. مقایسه خود با دیگران جزء لاینفک زندگی آنان است. احساساتی همچون غبطه، خشم، شرم و حسادت از هیجاناتی است که عموماً همراه آنان است.

اگر تحت طرحواره درمانی قرار نگیرند معمولاً همسرانی را انتخاب می کنند که طرد کننده، سرزنشگر و انتقادگر هستند. احتمالاً آنها افرادی را که واقعا دوستشان دارند را طرد می کنند و یا تحویل نمی گیرند.  طرحواره نقص شرم معمولاً با طرحواره استحقاق خود بزرگ بینی و طرحواره معیارهای سختگیرانه گره می خورد. در چنین شرایطی است که این افراد می‌خواهند به صورت افراطی و ناکارآمد احساس زیربنایی خود که همان نقص است را بپوشانند.

به نظر می‌رسد اختلال شخصیت اجتنابی، نمود طرحواره نقص شرم باشد. از بیماری های رایجی که با این طرحواره شروع و تقویت می شود می توان از چاقی و اختلالات خوردن، اعتیاد، وسواس موکنی و پوست کنی و سوء مصرف مواد را نام برد.


هدف اصلی طرحواره درمانی در طرحواره نقص شرم افزایش احساس ارزشمندی فرد است. انتظار می رود مراجعین در پایان دوره چند مرحله ای طرحواره درمانی جفری یانگ مراجعین ارزش دریافت عشق و احترام را در وجود خود حس کنند. آنان در پایان متوجه خواهند شد که چنین طرحواره ای اغراق آمیز جلوه داده شده است. آنها به این باور می‌رسند که حتی اگر نقصی وجود دارد باید به جای کمک به کاهش عزت نفس و اعتماد بنفس خود در جهت حل آن اقدام کرده و کمک حرفه ای بگیرند.

آنها باید به این بینش برسند که به جای نگاه قضاوتی می‌توانند نگاه پذیرشی داشته باشند. آنها تعریف های دیگران را می پذیرند و توهین، تمسخر سرزنش و تهدید آنها را دفع کرده و اجازه بدرفتاری را نمی دهند.


(0) نظر

بهبود نقص شرم با طرحواره درمانی

طرحواره دیگری که در کتب تخصصی وکتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید توضیح داده شده است، طرحواره نقص شرم است. بنابر نظر دکتر جفری یانگ مراجعینی که طرحواره نقص شرم دارند، معتقدند که ناقص، حقیر، بی ارزش یا دوست نداشتنی هستند. بنابراین در وجودشان احساس شرم و خجالت دارند. آنها اعتماد بنفس و عزت نفس خود را پایین ارزیابی می‌کنند. در صحبت‌هایی که طی طرحواره درمانی انجام می دهم آنها معمولا خود را عصبانی، نیازمند، تنبل، کسل‌کننده، اهمالکار، عجیب و غریب، چاق، ضعیف، لاغر، کوتاه یا دراز خطاب می کنند. ویژگی هایی که حقیقتاً وجود ندارند و یا اگر وجود دارند به این شدت دیده نمی شوند. نسبت به کارهایی که انتظار انجام آن را دارند، ولی انجام نمی‌دهند، سخت احساس بی کفایتی می‌کنند. به دلیل اینکه می ترسند مبادا نقص هایشان برملا شود، از برقراری رابطه با دیگران اجتناب می‌کنند. اعتقاد دارند هنگام برقراری رابطه با دیگران ممکن است هر لحظه مردم نقص های آن را ببینند و این حادثه منجر به شرمندگی آنان شود. نه در همه مواقع، اما در اکثر موقعیت ها خودشان را دست کم می گیرند و به دیگران اجازه می‌دهند که با آنها بدرفتاری کنند. به دلیل اینکه در دوران کودکی مورد تحقیر، توهین، تمسخر و سرزنش قرار گرفته اند، حساسیت زیادی به انتقاد یا طرد نشان می دهند. غمگینی عصبانیت و اضطراب آنها بستگی به نوع مقابله‌ای دارد که هر یک از افراد دچار این طرح واره برای خود انتخاب می کنند . آنها احساس می کنند به دلیل نقصی که دارند، مستحق سرزنش و تحقیر هستند. مقایسه خود با دیگران جزء لاینفک زندگی آنان است. احساساتی همچون غبطه، خشم، شرم و حسادت از هیجاناتی است که عموماً همراه آنان است.


اگر تحت طرحواره درمانی قرار نگیرند معمولاً همسرانی را انتخاب می کنند که طرد کننده، سرزنشگر و انتقادگر هستند. احتمالاً آنها افرادی را که واقعا دوستشان دارند را طرد می کنند و یا تحویل نمی گیرند.  طرحواره نقص شرم معمولاً با طرحواره استحقاق خود بزرگ بینی و طرحواره معیارهای سختگیرانه گره می خورد. در چنین شرایطی است که این افراد می‌خواهند به صورت افراطی و ناکارآمد احساس زیربنایی خود که همان نقص است را بپوشانند.

به نظر می‌رسد اختلال شخصیت اجتنابی، نمود طرحواره نقص شرم باشد. از بیماری های رایجی که با این طرحواره شروع و تقویت می شود می توان از چاقی و اختلالات خوردن، اعتیاد، وسواس موکنی و پوست کنی و سوء مصرف مواد را نام برد.



(0) نظر

تحلیل کنش افراد در طرحواره درمانی

روابط عاطفی گذشته‌ی خود را بررسی کنید تا الگوهای منجر به عود و بازگشت تله‌ی زندگی را بشناسید. فهرستی از خطاهای فکری و رفتاری ناشی از رهاشدگی تهیه کنید.

فهرستی از روابط عاطفی خود تهیه کنید. در هر کدام از این روابط چه خطاهایی از شما سر زد؟ آیا از طرف مقابل خیلی حمایت می‌کردید؟ آیا تمام هزینه‌های عاطفی و مالی رابطه را شما می‌پرداختید؟ آیا طرف مقابل، آدم پیش‌بینی‌پذیری بود؟ آیا از همان ابتدای رابطه نفوس بد می‌زدید که دست شما را توی پوست گردو می‌گذارد و آخرش هم همین گونه شد؟ آیا طرف مقابل شما به محض این که توجّه‌تان به کس دیگری معطوف می‌شد، حسادتش گُل می‌کرد؟ در رابطه‌ی شما چه الگویی حاکم بود؟ چه مشکلاتی باعث شد که رابطه‌ی شما ختم به خیر نشود؟

لیزا پس از تهیه‌ی فهرست روابط عاشقانه متوجه شد که روابط بی‌ثبات و بی‌ثمر زیادی داشته است. در واقع علت اصلی مراجعه‌ی او به ما همین بود که می‌خواست با فردی رابطه داشته باشد که متعهد و باثبات باشد. ابتدا سعی کردیم لیزا در رابطه با ما تا حدودی به امنیّت و ثبات برسد. باز هم این پدیده مهم خودش را نشان می‌دهد که ارتباط عاطفی سالم چقدر می‌تواند در زندگی افراد تأثیرگذار باشد و داشتن تجربه‌ای سالم چقدر می‌تواند رضایت و کیفیت رابطه را افزایش دهد.

۴. از رابطه با افراد بی‌ثبات، بی‌تعهد و تنوع‌طلب اجتناب کنید، ولو این که این افراد برای شما جذابیت و کشش زیادی داشته باشند.

سعی کنید با افرادی رابطه برقرار کنید که باثبات باشند. با افرادی که زندگی با آنها به دلیل بی‌ثباتی‌شان مثل سوار شدن در قطار هوایی شهربازی است، رابطه برقرار نکنید. حتی اگر این افراد برای شما جذابیت و کشش خاصی ایجاد می کنند. 

(0) نظر
X